چه شبها و چه روزایی بیادت من دعا کردم
شدم مدهوش در یادت تو را با خود صدا کردم
کمی می خوردم و گاهی دو صد دود و دمان کردم
من آن راهی که رفتم را دوباره باز گو کردم
گهی خوشحال از بودن گهی غمدار از این کردار
گهی بی خود ز خود بودن گهی با خود صفا کردم
نمیدانم چه تقدیریست کجایش اشتباه کردم
محبت کردم و آخر جدایی دست و پا کردم !
منبع: سرد خونه
من نشانی از تو ندارم
اما نشانی ام را برای تو مینویسم
در عصرهای انتظار به حوالی بی کسی
قدم بگذار
خیابان غربت را پیدا کن و وارده
کوچه پس کوچه های تنهایی شو
کلبه غریبی ام را پیدا کن
کنار بید مجنون خزان زده و کناره مرداب
ارزوهای رنگی ام
در کلبه ای را باز کن
و به سراغ بغض خیس پنجره برو
حریر غمش را کنار بزن مرا میابی
منبع: سرد خونه
آرامش یعنی
من و تو کنار موج دریا
خیره به دوردست ها و تو در آغوش من
به خودم که می آیم تو در کنارم نیستی
و من خیره به جای خالی تو با چشمان پر از اشک
کنار ساحل...تنها...تنهاتر از همیشه...ای کاش....

به مــــن میگفتی که عاشقی:
درد دارد
تنهایــــی دارد
انتظار دارد
صبر دارد
اشــــک دارد
بی خبری دارد
دل کندن دارد
.: Weblog Themes By Pichak :.